تاریخ انتشار : شنبه 14 مرداد 1402 - 11:17
کد خبر : 7689

دادن آمار‌های نادرست، وعده‌های غیرعملی و پنهان کردن نارسائی‌ها، مردم را نسبت به دولتمردان بی‌اعتماد می‌کند / آقای رئیسی! تا کی می‌خواهید تقصیر را گردن قبلی‌ها بیندازید؟

دادن آمار‌های نادرست، وعده‌های غیرعملی و پنهان کردن نارسائی‌ها، مردم را نسبت به دولتمردان بی‌اعتماد می‌کند / آقای رئیسی! تا کی می‌خواهید تقصیر را گردن قبلی‌ها بیندازید؟

انتظار دیگر مردم از دولتمردان، صداقت است. دادن آمار‌های نادرست، وعده‌های غیرعملی و پنهان کردن نارسائی‌ها در تبلیغات و مصاحبه‌ها و گزارش‌ها، مردم را نسبت به دولتمردان بی‌اعتماد می‌کند. اینکه در دو سال اول این دولت، چاپ پول ۸۳ درصد، قیمت سکه ۱۶۲ درصد، قیمت دلار ۹۵ درصد و شاخص قیمت‌ها ۱۱۴ درصد افزایش یافته، نشان دهنده نادرستی تصور دولتمردان از شرایط کلی کشور و سیاست خارجی است.

انتظار دیگر مردم از دولتمردان، صداقت است. دادن آمار‌های نادرست، وعده‌های غیرعملی و پنهان کردن نارسائی‌ها در تبلیغات و مصاحبه‌ها و گزارش‌ها، مردم را نسبت به دولتمردان بی‌اعتماد می‌کند. اینکه در دو سال اول این دولت، چاپ پول ۸۳ درصد، قیمت سکه ۱۶۲ درصد، قیمت دلار ۹۵ درصد و شاخص قیمت‌ها ۱۱۴ درصد افزایش یافته، نشان دهنده نادرستی تصور دولتمردان از شرایط کلی کشور و سیاست خارجی است.
به گزارش گیلانی ها خبر،  جمهوری اسلامی در سرمقاله خود به انتقاد از ادبیات دولت ابراهیم رئیسی پرداخت. در این مطلب آمده است: بعد از گذشت دو سال از تحویل گرفتن دولت، هیچ رئیس جمهوری نمی‌تواند وضع موجود را به گردن دولت قبلی بیندازد. مدت دو سال زمان خوبی برای ایجاد تغییرات مورد نظر هر دولتی است به ویژه دولتی که در یک مجموعه یکدست زمام امور را در اختیار دارد. در تمام ۴۴ سال گذشته، هیچ دولتی به اندازه دولت کنونی از هماهنگی و یکدستی کامل و صد درصد برخوردار نبود.

در حال حاضر، قوه مجریه، قوه مقننه، قوه قضائیه، نیرو‌های مسلح، نهاد‌های انقلابی، شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورا‌های شهر، شهرداری‌ها، رسانه ملی، شرکت‌ها و بنگاه‌های مالی و اقتصادی همگی یکدست و یک‌جهت هستند و مهم‌تر اینکه دولت و این مجموعه همگی مورد حمایت کامل رهبری نظام نیز قرار دارند. در چنین موقعیتی، مدت زمان یکساله هم برای تسلط بر تمام امور و حل کلیه مشکلات کافی است. بنابراین، با گذشت دو سال، هیچ عذری برای وجود مشکلات قابل قبول نیست.

اینکه هر دولتی ضعف‌ها را به گردن دولت قبل می‌اندازد و تلاش می‌کند خود را قوی و دلسوز جلوه دهد، برای مردم اصلاً جاذبه ندارد. چه زیبا خواهد بود دولتمردان نظام اسلامی اگر عملکرد قابل تحسینی ندارند، لااقل این برجستگی اخلاقی را داشته باشند که قدردان خدمات دولت‌های گذشته باشند و ضعف‌های آن‌ها را جبران کنند.

آقای رئیسی در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری و در طول دو سال گذشته تا امروز همواره تأکید کرده که زندگی مردم را به مذاکره و روابط با دیگران – که قاعدتاً منظورشان غرب است – گره نزده و نمی‌زند و مشکلات اقتصادی کشور بدون نیاز به چنین گره زدنی قابل حل هستند.

با گذشت دو سال از عمر دولت سیزدهم در عمل ثابت شد که کشور را بدون برخورداری از سیاست خارجی متوازن نمی‌توان اداره کرد. مانور تبلیغاتی دادن روی پیمان شانگهای، رابطه با آمریکای لاتین، آفریقا، چین و روسیه، در عمل نه‌تنها به سفره مردم هیچ کمکی نکرده بلکه شاخص‌های کلی اقتصادی را طبق اظهارنظر صاحبنظران اقتصادی به مرز‌های خطر نزدیک کرده است.

اینکه در دو سال اول این دولت، چاپ پول ۸۳ درصد، قیمت سکه ۱۶۲ درصد، قیمت دلار ۹۵ درصد و شاخص قیمت‌ها ۱۱۴ درصد افزایش یافته، نشان دهنده نادرستی تصور دولتمردان از شرایط کلی کشور و سیاست خارجی است.

انتظار دیگر مردم از دولتمردان، صداقت است. دادن آمار‌های نادرست، وعده‌های غیرعملی و پنهان کردن نارسائی‌ها در تبلیغات و مصاحبه‌ها و گزارش‌ها، مردم را نسبت به دولتمردان بی‌اعتماد می‌کند. اینکه بعد از اعلام پایان تاخت و تاز کرونا در جهان، هنوز مبارزه با کرونا در رأس دستاورد‌های دولت مطرح شود، از نظر مردم چیزی بیش از یک فضاسازی تبلیغاتی نیست به ویژه آنکه دشوارترین مراحل مبارزه با کرونا را دولت قبلی برعهده داشته و هر دو دولت باید در این امر سهیم و صاحب نقش دانسته شوند. کسانی که به نام دولت سخن می‌گویند فقط در صورتی که صادقانه و منصفانه گزارش بدهند، می‌توانند به جلب اعتماد مردم امیدوار باشند.

یک راه دیگر برای جلب اعتماد مردم اینست که وقتی شخص اول اجرائی کشور گزارش عملکرد دولت را می‌دهد، خبرنگاران آزادی در صحنه حضور داشته باشند که با شجاعت و بدون ملاحظه، سؤال‌های واقعی مطرح کنند. تاکنون رئیس جمهور رئیسی برای گزارش‌های تلویزیونی با خبرنگاران آزاد مواجه نشده است. توصیه ما اینست که آقای رئیس جمهور گزارش دو سالگی دولت خود را با حضور خبرنگاران آزاد به مردم بدهد تا هم مردم احساس کنند با گزارش واقعی مواجه هستند و هم خود رئیس جمهور از مزایای پاسخ دادن به سؤال‌های واقعی برخاسته از متن مردم برخوردار شود. این روش قطعاً به مردمی سازی دولت کمک خواهد کرد.

ارزیابی کارنامه دوساله دولت سیزدهم

روزنامه هم‌میهن نیز نوشت: برای ارزیابی کارنامه دوساله دولت سیزدهم روش ما مبتنی بر سنجش واقعیت و مقایسه آن با شعار‌ها و وعده‌های داده‌شده رئیس‌جمهور و سایر مسئولان دولت است. همه این وعده‌ها در دسترس است. البته فرض می‌کنیم که آقای رئیس‌جمهور هنگام دادن وعده‌ها متوجه مسائل کشور و توانایی‌های خود و دوستانش و نیز سیاست‌های احتمالی خود بوده است. اگر این فرض را قبول نکنیم، اصولاً هرگونه ارزیابی منتفی است.

با این ملاحظه و با استناد به وعده‌های داده‌شده و آمار رسمی کشور، آنچه درباره ارزیابی کارنامه دوساله این دولت می‌توان گفت، عدم تحقق قریب به اتفاق وعده‌های اصلی است و حتی در بیشتر آن‌ها فرآیند معکوس و منفی شاخص‌ها دیده می‌شود؛ ضمن اینکه اتفاق غیرمنتظره خاصی که خارج از اراده آنان باشد به وجود نیامده که تحقق وعده‌های داده‌شده را با مانعی بیرونی مواجه کرده باشد. منظور از وعده‌های اصلی چیست؟ منظور آن دسته از وعده‌هایی که محصول نهایی وعده‌های دیگر است. مثلاً کنترل نقدینگی برای مردم به خودی خود مهم نیست، بلکه مهار تورم مسئله مردم است؛ ولی مهار نقدینگی مقدمه آن است. از نظر اقتصاددانان مهار نقدینگی خوب و لازم است، ولی برای مردم مهار تورم مهم است.

البته گاه مهار تورم رخ می‌دهد، ولی اقتصاددانان آن را نمی‌پذیرند، چون مثلاً از طریق تزریق ارز صورت می‌گیرد که تورم را به تاخیر می‌اندازد. بنابراین، چند شاخص مهم که وعده‌های اصلی هستند و آقای رئیس‌جمهور بر آن‌ها بار‌ها و بار‌ها تاکید کرده است، باید مورد توجه ویژه قرار بگیرد. این شاخص‌ها عبارتند از: نصف کردن تورم و سپس تک‌رقمی کردن آن، تولید سالانه یک میلیون شغل و مسکن، رفع فقر (به معنای کاهش آن)، رفع تبعیض و مبارزه با فساد و رانت و بهبود وضع اقتصادی مردم و… برای تحقق این وعده‌ها، نیازمند گروهی منسجم و کارشناس در رأس دولت و داشتن یک برنامه علمی و فهم درست از مسائل اقتصادی و اجتماعی و سیاسی بودیم، که متاسفانه هیچ‌کدام تاکنون عملی نشده است.

آیا در این دو سال اتفاق مهمی رخ داد که مانع از تحقق اهداف مذکور شود؟ سه اتفاق مهم رخ داد؛ اولی در مسیر پایانِ کرونا و دسترسی بالا به واکسن را داشتیم. دوم، جنگ اوکراین و سوم اعتراضات ۱۴۰۱. اتفاق اول به‌طور کامل به سود تحقق وعده‌های داده‌شده بود. اتفاق دوم هم کاملاً به سود ایران بود تا از وضعیت به‌وجودآمده در تحریم انرژی روسیه، استفاده کند و تحریم‌ها را با شرایط بهتری پایان دهد و درآمد‌های ارزی خود را بیشتر کند.

البته قدری از این وضعیت بهره‌برداری شد و به افزایش صادرات نفت منجر شد، ولی به‌جای استفاده از آن در حمایت از روسیه گرفتار شدیم و سود کافی نبردیم. اتفاق سوم نیز به زیان تحقق وعده‌ها بود، ولی این اتفاق غیرمنتظره نبود و دقیقاً محصول سیاست‌های رسمی بود که از اواسط تابستان سال ۱۴۰۱ به مسئله حاشیه‌ای حجاب پرداختند و با افزایش گشت ارشاد وارد تقابل با بخش مهمی از جامعه شدند. پس ریشه این اتفاق را نیز باید در سیاست‌های رسمی دید.

با این ملاحظات، معلوم است که همه اهداف فوق در عمل نه‌تنها محقق نشده که تا حدی نسبت به گذشته عقب‌گرد داشته است، به‌ویژه در حوزه تورم و درآمد‌ها و دستمزد‌های مردم. همچنین افت شدید در نهاد‌های آموزشی، بهداشتی و… نیز دیده می‌شود.

با این ملاحظه علت آن را باید کاوید. گذاشتن تقصیر بر دولت قبل توجیهی غیراخلاقی و غیرقابل‌پذیرش است. چون هنگامی که این وعده‌ها را می‌دادید باید درک درستی از وضع می‌داشتید و چنین وعده‌هایی را نمی‌دادید. مشکل اصلی در فقدان نیروی کارآمد و نیز نداشتن اندیشه علمی و فقدان راهبرد کلان است. در دو سال گذشته، مجموعه‌ای از نیرو‌ها که فاقد انسجام و نیز فاقد رویکرد علمی هستند، متولی امور کشور شده‌اند. این دو سالی که گذشت، ولی با ادامه این وضع ایران ضعیف‌تر از قبل نیز خواهد شد. مهمتر از همه این است که دولت محترم گزارشی دقیق و نه مخدوش و تحریف‌شده از عملکرد دوساله خود را ارائه دهد تا حداقل بفهمیم آیا قرار است همین مسیر نزولی ادامه یابد، یا باید امید‌هایی داشته باشیم؟

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.