تاریخ انتشار : دوشنبه 20 آذر 1402 - 9:45
کد خبر : 11156

اعتراف پدر به قتل دختر ۲۱ ساله‌اش / او جهیزیه‌اش را بدون اطلاع برد

اعتراف پدر به قتل دختر ۲۱ ساله‌اش / او جهیزیه‌اش را بدون اطلاع برد

پدر مقتول، گفت: مدتی قبل دخترم با مرد جوانی عقد کرد اما به خاطر اختلافاتی که داشتند از هم جدا شدند؛ بعد از آن، یک خانه مجردی گرفت و زندگی می‌کرد تا اینکه به ما گفت با مردی در فضای مجازی آشنا شده و به دروغ گفت که قصد ازدواج با او را دارد و من با ضربات چاقو دخترم را به قتل رساندم.

پدر مقتول، گفت: مدتی قبل دخترم با مرد جوانی عقد کرد اما به خاطر اختلافاتی که داشتند از هم جدا شدند؛ بعد از آن، یک خانه مجردی گرفت و زندگی می‌کرد تا اینکه به ما گفت با مردی در فضای مجازی آشنا شده و به دروغ گفت که قصد ازدواج با او را دارد و من با ضربات چاقو دخترم را به قتل رساندم.

به گزارش گیلانی ها خبر،  ظهر شنبه ۱۸ آذرماه، مرد ۵۱ ساله‌ای به همراه همسرش به کلانتری ۱۱۴ غیاثی رفتند و زمانی که وی مقابل افسر پرونده‌اش قرار گرفت، راز جنایتی را که چند ساعت قبل مرتکب شده بود برملا کرد.

مرد میانسال گفت: ساعاتی قبل دخترم را به قتل رساندم و بعد از آن به خانه خودم رفتم و ماجرا را به همسرم گفتم. او هم از من خواست خودم را به پلیس معرفی کنم و به همین دلیل به اینجا آمده‌ام.

با اعتراف مرد میانسال، موضوع به بازپرس کشیک قتل پایتخت و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت اعلام شد. با حضور تیم جنایی در خانه‌ای در همان حوالی، آن‌ها با جسد دختر ۲۱ ساله‌ای که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود، مواجه شدند. طبق اظهارات مرد میانسال و نظریه پزشکی قانونی، دختر جوان صبح همان روز به قتل رسیده بود.

مرد میانسال گفت: مدتی قبل دخترم با مرد جوانی عقد کرد، اما به خاطر اختلافاتی که داشتند از هم جدا شدند. بعد از آن یک خانه مجردی گرفت و زندگی می‌کرد تا اینکه به ما گفت با مردی در فضای مجازی آشنا شده و به دروغ گفت که قصد ازدواج با او را دارد، اما فهمیدیم آن مرد بیکار و بی‌پول است. با تصور اینکه دخترم می‌خواهد ازدواج کند، جهیزیه‌ای برایش فراهم کردیم، اما روزی که من و همسرم خانه نبودیم دخترم کامیونی کرایه کرده و تمام جهیزیه‌ای که برایش خریده بودیم را بار کامیون زده و به خانه آن مرد برده بود.

او ادامه داد: زمانی که به خانه آمدیم نه از جهیزیه خبری بود و نه از دخترمان و با این تصور که بلایی سرش آمده است حتی ناپدید شدن او را هم گزارش کردیم. در نهایت با پیدا کردن شماره پلاک خاوری که با آن جهیزیه را منتقل کرده بود راننده را پیدا کردیم و به خانه مرد جوان در جنوب تهران رسیدیم. دخترم هم آنجا بود. او را به زور به خانه‌اش برگرداندم و خودم هم آنجا ماندم تا مبادا با آن مرد ملاقات کند، اما روز حادثه دوباره با هم دعوایمان شد و زمانی که در آشپزخانه بود با چاقو چند ضربه به او زدم، بعد هم که به خانه رفتم و ماجرا را به همسرم گفتم.

به دستور بازپرس جنایی، مرد میانسال در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت و تحقیقات در این رابطه ادامه دارد.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.