دکتر علی اصغر زرگر: «کم کردن تنش های داخلی» و «گره گشایی در سیاست خارجی» باب مذاکرات را باز خواهد کرد

به گزارش گیلانی ها خبر و به نقل از شفقنا، یک استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بین الملل درباره روابط ایران و غرب می گوید: اروپا و آمریکا با ایران دشمنی دائمی ندارند و به دنبال منافع خاص خود هستند. غرب در تدوین سیاست های خود منعکس کننده خواسته ها و مطالبات افکار عمومی خود است اگر ایران موفق به کم کردن تنش های داخلی شود و در سیاست خارجی گره گشایی شود اروپاییان به راحتی سیاست خارجی خود را تغییر می دهند و باب مذاکره با ایران باز می شود.

دکتر علی اصغر زرگر در گفت وگو با خبرنگار شفقنا آینده در پاسخ به این سوال که با توجه به تنش های اخیر ایران و غرب، درباره آینده روابط ایران و اروپا چه ارزیابی و پیش بینی هایی وجود دارد؟ اظهار داشت: شرایط روابط ایران و غرب در حال حاضر مسبوق به سابقه است و اینطور نیست که در چند هفته گذشته به این شکل درآمده و آنچنان که تصور می شود به مسائل داخلی ایران مربوط نیست. سیاست خارجی در هر کشوری چه کشور های اتحادیه اروپا و چه ایران مجموعه ای از سیاست های داخلی است و سیاست خارجی به نوعی منعکس کننده وضعیت داخلی کشور ها است. با توجه به استراتژی ها و نیازهای اقتصادی هر کشوری سیاست خارجی تعیین خواهد شد و بر آن اساس اقدامات دیپلماتیک انجام خواهد شد. این سیاست خارجی به امکانات داخلی و برخی معذورات خارجی بستگی دارد. گفته می شود سیاست خارجی در صورتی معقول است که اهداف تعیین شده منطبق بر امکانات داخلی آن کشور باشد. یعنی اهداف سیاست خارجی را با توجه به توان داخلی به اجرا بگذارد. این بحث تئوریک سیاست خارجی است.

ما و اروپایی ها مدت ها است مشکلاتی داریم

غرب در رابطه با ایران گاهی سیاست های مستقلی در پیش نگرفته است

وی افزود: در عمل آنچه رخ می دهد به این صورت است که ما و اروپایی ها مدت ها است مشکلاتی داریم یکی از مشکلات این است که اتحادیه اروپا که ما این مجموعه را به عنوان غرب می شناسیم معمولا در رابطه با ایران گاهی سیاست های مستقلی در پیش نگرفته اند و به نوعی متغییری از سیاست های خارجی آمریکا بودند که تسلط کافی بر سیاست های خارجی و مسائل امنیتی کشور های اروپایی دارد آن ها به گونه ای عمل کرده اند که بتوانند هم گام با سیاست های آمریکا پیش بروند و این مربوط به انگلستان نبود که در بحران ها و جنگ ها پیرو صددرصد سیاست خارجی آمریکا است بلکه اتحادیه اروپا هم سعی کرده است خطوط قرمز را رعایت کند و برخلاف استراتژی و سیاست خارجی آمریکا عمل نکند. این وضعیت مسبوق به سابقه ای چند دهه ای است و بعد از انقلاب روال همین بوده است. از این رو روابط ایران و اروپا دارای فراز و نشیب هایی بوده است ما زمان هایی در مواردی شاهد فرا خوانده شدن سفرای اروپایی از ایران بودیم و تا مرز قطع روابط پیش رفتیم.

افکار عمومی اروپا علیه جمهوری اسلامی تهییج شده است

زرگر در خصوص اینکه امروز هم با توجه به وضعیت داخلی ایران و سایر مسائلی که رخ داده است می بینیم اروپاییان سعی دارند در سیاست خارجی خود منعکس کننده افکار عمومی کشور های خود باشند گفت: این افکار عمومی با توجه به دموکراتیک بودن سیستم ها و انتخاب رهبران توسط مردم پاسخگویی می خواهند. در دو ماه گذشته با توجه به عوامل متعدد از جمله حرکت های پر رنگ ایرانیان خارج از کشور و واکنش های جامعه رسانه ای و مطبوعات به نوعی افکار عمومی اروپا بر علیه جمهوری اسلامی ایران تهییج شده است و دولت های غربی سعی کرده اند بر مسیر خواسته افکار عمومی خود حرکت کنند ولی به نظر می رسد تا حدودی در سیاست خارجی منافع اتحادیه اروپا را نیز در ارتباط با ایران در نظر دارند.

نظر اتحادیه بر این است که سیاست داخلی و خارجی ایران را تحت فشار بگذارند

آمریکایی ها با وجود سخنرانی های آتشین و بیانیه های تند همچنان باب مذاکره با ایران را باز نگه داشته اند

وی تصریح کرد: اروپاییان در بخش های اقتصادی و به ویژه در مساله انرژی موفق به رسیدن به تعادل شده اند بنابراین از این منظر ایران را دور می زنند و وابستگی آن چنانی به مسائل اقتصادی و انرژی و… پیدا نمی کنند و می توانند خارج از این قضایا فشار های خود را بر ایران ادامه بدهند. در عین حال نظر اتحادیه بر این است که سیاست داخلی و خارجی ایران را تحت فشار بگذارند. البته استحاله سیاست خارجی و داخلی ایران مد نظر اروپا نیست بلکه می خواهند سیاست های ایران را تعدیل کنند تا بتوانند پاسخ مثبتی به افکار عمومی خود ارسال کنند تا اعلام شود با توجه به اشارات داخلی و خارجی جمهوری اسلامی در سیاست های خود تعدیلی بوجود آورده است و به تغییراتی دست زده و همچنین باب مذاکره و تعامل با ایران را باز کنند. آمریکایی ها نیز در همین مسیر حرکت می کنند و با وجود سخنرانی های آتشین و بیانیه های تند همچنان باب مذاکره با ایران را باز نگه داشته اند. تا اگر جمهوری اسلامی ایران در سیاست های خود تجدید نظر کند مسیر مذاکره باز باشد. از این منظر نمی توان گفت برجام مرده است و غرب خواهان گفت و گو با ایران نیست. مساله غرب همچنان حل و فصل موضوع هسته ای ایران است و نمی خواهند به جای غیر قابل برگشتی برسد.

می خواهند با تعدیل سیاست های ایران دوباره مذاکرات را از سر بگیرند

کاهش تنش ها در سیاست خارجی خواه ناخواه اثرات مثبتی در داخل به جا می گذارد

این استاد دانشگاه با بیان اینکه تمام سیاست هایی که در آژانس بین المللی هسته ای انجام می شود و قطعنامه هایی که صادر می شود و اظهاراتی که انجام می دهند و فشار های دیپلماتیک در همین مبنا است  اظهار داشت: می خواهند با تعدیل سیاست های ایران دوباره مذاکرات را از سر بگیرند. مساله ای که وجود دارد این است که روسای جمهور آمریکا با توجه به سیاست خارجی خود نظری دارند و بعد از مدتی با توجه به واکنش های افکار عمومی و مسائل حزبی و انتخابات دوباره نظرات متفاوتی را دنبال می کنند از این رو ایران باید سیاست غربی ها را رصد کند و ببیند در چه زمانی مناسب ترین فرصت برای چراغ سبز مهیا است تا مذاکرات مجددا ادامه پیدا کند و در سیاست خارجی تنش ها را کم کند. کاهش تنش ها در سیاست خارجی خواه ناخواه اثرات مثبتی در داخل به جا می گذارد. تنها یکی از مسائل رها شدن منابع مالی ایران است که می تواند مشکلات اقتصادی داخلی را حل و فصل کند که یکی از عمده علت های نارضایتی های داخلی همین مسائل اقتصادی است.

اروپا و آمریکا با ایران دشمنی دائمی ندارند و به دنبال منافع خاص خود هستند

وی افزود: مساله بعدی نیز گفت و گو در حوزه مسائل داخلی است و باید راه حل مسائل را جست و جو کنند. من به دوستی عرض کردم که وقتی در سر جلسه امتحان با مسائل روبرو می شوید باید به حل آن ها فکر کنید و برایشان راه حل پیدا کنید. این امکان وجود دارد که در زمانی دولت مرکزی بخواهد مسائل را جمع کند و آرامشی بر قرار کند ولی این راه حل اصولی نیست و به این می ماند که در جلسه امتحان نگاهی گذرا به مسائل بیاندازید و بگویید بعدا حل اش می کنم و این نمی تواند به سرانجام خوبی بیانجامد. اگر ایران بتواند تنش های سیاست خارجی را کاهش بدهد و منابع مالی در دسترس باشد و بتواند مسائل اقتصادی را تا حدی حل و فصل کند در داخل هم می تواند راحتتر با آسودگی خاطر بیشتری بر تک تک بحران های انباشته شده فکری کند و راه حل مورد نظر را پیدا کنند و اجرایی شود. جمع بندی قضایا به این صورت است. اروپا و آمریکا با ایران دشمنی دائمی ندارند و به دنبال منافع خاص خود هستند. غرب در تدوین سیاست های خود منعکس کننده خواسته ها و مطالبات افکار عمومی خود است اگر ایران موفق به کم کردن تنش های داخلی شود و در سیاست خارجی گره گشایی شود اروپاییان به راحتی سیاست خارجی خود را تغییر می دهند و باب مذاکره با ایران باز می شود.